در گروهبندي مراجعين به كلينيكها يا دفاتر مشاوره تغذيه، بانواني را در گروه 11، دستهبندي كردهايم كه يا ناتوان از باروري بودهاند يا باروريهاي ناموفقي داشتهاند يا مشكلات بسياري را در طول بارداري از ديابت حاملگي، پرفشاري خون، اكلامپسي و پره اكلامپسي يا لكهبيني و تهديد به سقط يا زايمان زودرس، نوزادان نارس يا برعكس كودكان درشتپيكر يا ماكروزوم به دنيا آوردهاند. گرچه در بين افراد اين گروه عوامل مختلفي موجبات ناكامي آنها را در رابطه با همسرشان يا اختلالات هورموني و نارساييهاي رحمي و غيره فراهم آوردهاند، ولي اكثريت قريب به اتفاق اين بزرگواران را افرادي تشكيل ميدادند كه بعلت سوءتغذيه يا دچار اضافه وزن و چاقي يا لاغري و كمغذايي و مبتلا به عوارض فراخوانده شده بعلت اين عدم تعادل در تغذيه روزمرهشان بودهاند، لذا قبل از تجزيه و تحليل و نتيجهگيري و ارائه توصيههاي بازدارنده از عوامل مورد اشاره درخواست ميگردد با پر كردن جدول زير، وضعيت شخصيتان را مشخص و تعيين نماييد.
خودآزمايي
1- آيا تاكنون بيش از چند بار جهت بارداري اقدام نمودهايد؟ بلي خير
2-آيا در دوران نوجواني از جمله دختران داراي اضافهوزن و چاقي بودهايد؟ بلي خير
3- آيا ذخاير چربي شما بنحو چشمگيري در نواحي شكم يا پهلوها انباشته شدهاند؟ بلي خير
4- آيا با وجود داشتن اضافه وزن و يا چاقي دست و پاهاي لاغري داريد؟ بلي خير
5- آيا اغلب احساس افت توان و نيرو داريد؟ بلي خير
6- آيا هراز چند گاهي احساس افسردگي كرده و ذوق و شوقتان فروكش ميكند؟ بلي خير
7- آيا در آزمايشات گذشته و اخيرتان در تعيين تست تحمل گلوكز اختلالاتي يافت شده است؟ بلي خير
8- آيا در گذشته اقدام به كاهش وزن خود بطور سريع نمودهايد؟ بلي خير
9- آيا نظم سيكل ماهانه شما بارها دچار اختلال ميگردد؟ بلي خير
10- آيا موهاي زايدي در نقاط غير معمول شما مثلاً بالاي لب فوقاني يا پايينتر از زير شكم يا وسط سينهها روييده شده است؟ بلي خير
11- آيا صداي شما در دوران بلوغ بمتر شده بود؟ بلي خير
ارزيابي و نتيجهگيري احتمالي
اگر به دو سوال از پرسشهاي فوق، پاسخ شما مثبت بوده باشد، ممكن است شما داراي اختلالات هورموني و يا سوختوساز قندها و چربيها باشيد كه در دوران بارداري نمود بيشتري يافته و احتمال اثرات سوئي را در روند بارداري ميتوان اعمال نمود.
عوامل تاثيرگذار ايام گذشته دور در روند باروري و بارداريهاي زمان حال
الف) اغلب بانوان در حساسترين دوران زندگاني خود يعني پيش بلوغ و پروسه روند بلوغ تحت تاثير مد روز قرار گرفته براي دسترسي به اندام مناسبتر و وزن ايدهآل جهت جلب توجه اطرافيان يا دوست و آشنا بطور متوالي و متناوب بهخود گرسنگي داده و از دريافت مواد مغذي لازم و كافي خود را محروم مينمايند و در نتيجه عدم تامين نيازهاي افزوده شده دوران بلوغ به انرژي، پروتئين و ريزمغذيهاي پنجاهگانه، حتي با وجود دارا بودن زمينه ارثي و ژنتيكي لازم براي دستيابي به بالا بلندي و جهش رشد و شكلگيري و تكامل لگن دچار واماندگي و عدم جهش رشد و دفرماسيون لگن ميگردند و كوتاه قدتر و نحيفتر شده و به علت فقدان ذخاير كافي، اين دوران طلايي را از دست ميدهند. از اين رو نه تنها در تمام عمر، خودشان را در معرض انواع بيماريها و ناتوانيها قرار ميدهند، بلكه نسل آينده خود را نيز دچار مخاطره ميسازند.
ب) گروه ديگري برعكس بانوان گروه (الف) بااحساس استقلال بيشتر از سفره خانواده و غذاهاي سنتي مرسوم هر روز بيشتر از روز پيش دوري جسته به جمع ياران همسن و به تناول fast foodها و غذاهاي حاضري خارج از محيط خانواده رو ميآورند و در نتيجه اين تغيير منش تغذيه، منجر به بيشخوري و زيادهروي در مصرف غذاهاي سرشار از انرژي و تهي از مواد مغذي و حذف تدريجي سبزيجات و انواع ميوهجات گرديده و با افراط در مصرف نوشابهها، هرچه بيشتر به افزايش وزن و انباشت انرژيهاي مازاد مصرف خود بصورت بافتهاي چربي تراكم يافته پرداخته و هم اندام متناسب خود را از دست ميدهند و هم به پرخوري، زيادهروي و لذتجويي دايمي روي ميآورند و در نتيجه به بيماري خزنده چاقي مبتلا گشته و به پرخوري، ريزهخواري و ناخنك زدن رو ميآورند. متاسفانه هر دو گروه اين عزيزان اگر بهطور تصادفي باردار بشوند، با به دنيا آوردن فرزندان متفاوت از بعد وزن و قد، سرنوشت يكساني را براي غنچههاي زندگي خود رقم ميزنند كه به قسمتي از اين سرنوشت غير قابل تغيير و اثبات شده در پاراگراف زير اشاره مختصري به عمل آمده است.
نقش عادات غذايي و ميزان وزن ورود به دوران بارداري در سرنوشت آينده جنينهاي امروز و آيندهسازان فردا
الف) بانواني كه مبتلا به سوءتغذيه با وزن زير استاندارد و مبتلا به انواع گرسنگيهاي سلولي و پنهاني بوده و باردار ميگردند و با ادامه عدم ميل و اشتها جهت برخورداري از جيره روزانه متناسب، متنوع و متعادل، سوءتغذيه و گرسنگيهاي پنهان خود را به جنين خود نيز انتقال ميدهند، بدين طريق موجبات تغييرات برنامهريزيهاي ريشهاي فرزند يا فرزندان آينده خود را فراهم و آنها را محكوم به ايجاد تغييرات فيزيولوژيكي دايمي و افشانده شدن بذر عوارض جبران ناپذير (كه در كوتاه مدت يعني زمان بعد از تولد و دوران نوزادي بصورت نوزاد كوتاه قد، كم وزن و كم توان و در بلند مدت بصورت بروز تدريجي افزايش بيرويه و دايمي وزن به درجات مختلف و چاقيهاي مفرط بوده و سپس فراخواني بيماريهاي متعدد ديگري را تحت تاثير عوارض چاقي بصورت بنيادي و دايمي به بار خواهند نشاند) ميكند.
ب) برعكس گروه الف، فرزندان بانواني كه با اضافه وزن قابل توجه و چاقيهايي با درجات مختلف بطور تصادفي حامله گرديدهاند و در تمام طول مدت 39 يا 40 هفته دوران بارداري پرخوري عادتي خود را ادامه دادهاند و بدين طريق مواد مغذي فراواني را از طريق جفت به جنين خود نيز انتقال داده و زمينه بروز تغييرات دايمي و ماندگاري را در اشتها و سوختوساز و عملكرد ارگانهاي مختلف بدن جنين از جمله غدد درونريز و سيستم اعصاب مركزي (CNS) در زندگي آينده فرزند يا فرزندانشان فراهم ميسازند. نوزادان چنين مادراني گرچه از نظر قد بلندتر و با وزن سنگينتر از كودكان گروه پيش گفت به دنيا ميآيند، ولي مخاطرات گوناگوني در كوتاه و بلندمدت، اين موجودات معصوم را مورد تهديد و تهاجم قرار خواهند داد كه از جمله آنها، چاقيهاي مفرط و بيماريهاي قلبي و عروقي و اختلالات سوخت و سازي و بيماريهاي غير واگير و مزمن و. . . خواهند بود.
جمعبندي پارهاي از گزارشات و اظهارنظرها و آمارها
تقريباً بين بيش از يكسوم تا نزديك يكدوم تمام بانواني كه در سنين باروري ميباشند، دچار اضافه وزن و چاقي هستند. اگر برحسب احتمالات چنين بزرگواراني باردار گردند، در طول دوران حاملگي خود نه تنها خطرات متعدد و مختلفي شخص آنها را تهديد مينمايد، بلكه جنين در حال رشدشان نيز در معرض خطرات بيشماري در طول سهماهه اول، دوم و سوم حاملگي قرار دارند. اگر بطور تصادفي مادر آنها به ديابت حاملگي يا فشارخون ناشي از بارداري، ميكرو يا ماكرو آلبومينوري و.... دچار شده باشد، جنين خود را نيز در معرض خطرات كوتاه مدت دوران بارداري و بلندمدت بعد از تولد قرار خواهند داد، مثلاً در قبال خانمهايي كه به ديابت حاملگي دچار شدهاند اختلالات ايجاد شده در سوختوساز مواد قندي مادر، به سلولهاي سازنده انسولين كودك نيز در دوران جنيني صدمه خواهد زد. پيامد چنين عوارضي بعد از متولد شدن كودك احساس گرسنگي دايمي و رو به چاقي نهادن خزنده آنها در تمام طول زندگي بعد از تولدشان در مسير حيات خواهد شد. البته اين نكته را نيز بايد در نظر گرفت كه معمولا خانمهايي كه چاق هستند و انباشت چربي چشمگيري را ناشي از پرخوري و كمتحركي براي خود تهيه ديدهاند، تحت تأثير هورمونهاي توليد شده در بافتهاي چربيشان تخمدان آنها را در توليد و رهاسازي تخمك قابل لقاح دچار وقفه نموده و اصولاً باروري آنها به تعويق ميافتد و تنها چاره كار اين آرزومندان مادر شدن، نه داروهاي رنگارنگ و اقدامات تهاجمي پرهزينه ميباشد و نه آشفتگي و دست به دامن اين و آن شدن، بلكه با يك برنامه تغذيه كاهش وزن متناسب و متوازن و متنوع كه بهتدريج وزن و تراكم چربيهاي آنها را كاهش دهد، موجب خواهد شد كه شانس باروريشان به طرز شگفتآوري افزايش يابد، از اين رو است كه متخصص محترم زنان و زايمان قبل از آغاز هر اقدام پرهزينهاي اين قبيل افراد را جهت كاهش وزن توصيه ميفرمايند، چرا كه كاهش تدريجي وزن و تعديل آن احتمال باروري را تا 25 درصد افزايش ميدهد. علاوه بر اين دستاورد، شانس به دنيا آوردن فرزند سالم و عدم سقط جنين براي بانوان كاهش وزن داده شده با رژيم غذايي توأم با افزايش ميزان فعاليتهاي بدني مناسب و سبك و بهكارگيري درمانهاي هورموني 40 درصد افزايش مييابد.