افزایش تصاعدی اضافه وزن و چاقی، كودكان و نوجوانان را نیز مانند بزرگسالان در معرض ابتلا به افزایش چربی خون، پرفشاری خون و گرفتگی سرخرگهای خونرسان به ارگانها و اندامهای حساس بدنشان قرار میدهد. آغاز دیابت زودهنگام بخصوص نوع دوم، حساسیت، ابتلا به آلرژی، بیماریهای خود ایمنی و اختلال در تست تحمل گلوكز حتی در كودكان پنجساله نیز به فراوانی مشاهده میشود كودكان چاق مشكل تنفسی داشته، آسم و وقفه تنفس سلامتی و زندگی آنها را مورد تهدید قرار میدهد؛ از عوارض دیگری كه به این كودكان نسبت میدهند، بلوغ زودرس است، به بازی نگرفتن آنها از طرف كودكان همسال یا احساس خود كمبینی ناشی از تحقیر دایمی آنها به علت كیلوهای اضافی در بین خانواده و در خارج از خانواده، آنها را به عدم فعالیت، گوشهگیری بیشتر و دوری جستن از سایر همسالان سوق میدهد؛ افسردگی فزاینده و احساس ناخوشایند توام با اشتهای سیریناپذیر و ولع خوردن دائمی كه بچههای چاق همواره با آنها روبرو هستند عامل سوق دادن این غنچههای آفت زده
زندگی به خوردن بیش از اندازه تنقلات پرانرژی و غذاهای پرچرب و دسرهای شیرین و نوشابه توام با افزایش عدم تحرک و نشستن طولانی مدت در مقابل فرستندههای صوتی و تصویری و بازیهای كامپیوتری میشود؛ به طور سرانگشتی مواردی كه زمینه اضافه وزن و چاقی را در كودكان فراهم میسازند مربوط به زمانهای خیلی دور یعنی قبل از تولد آنهاست که یا به والدینشان برمیگردد و یا علل عمده دیگر مربوط به زمینه ژنتیكی، دوران رویانی، دوران جنینی، دوران شیرخواری، سنین خردسالی و كودكی، دوران نوجوانی و جوانی میباشد و به موازات نقش و اثر زمینههای ذكر شده، فاكتورهای دیگری نیز كه ذیلا نام برده خواهند شد، با تجمع خود به شدت چاقی و مدت ماندگاری و عوارض خطرناک كوتاه، متوسط و بلند مدت آن را افزایش خواهند داد. عمدهترین این عوامل تاثیرگذار عبارتند از بیتحركی توام با رژیمهای غذایی غیرمتعارف و استفاده از غذاهای مملو از انرژی و كم تراكم از نظر مواد مغذی مورد نیاز رشد بچهها، تماشای تلویزیون از بعد افزایش عدم تحرک و سوق دادن و هدایت آنها به خوردن خوراكیهای بیارزش تبلیغ شده در لابه لای برنامههای هیجانانگیز و بیشخوری و بدخوری در حین تماشای تلویزیون و گرایش به همه چیزخواری تحت تاثیر تبلیغات و آگهیهای تجاری، افزایش میزان غذاهای تناول شده در خارج از خانه، گرایش به مصرف بیشتر غذاهای آماده و آسان دسترس و همچنین نوشابههای گوناگون، عادات و الگوهای مرسوم غذایی خانواده و سبک زندگی، عدم برخورداری از مهر و عاطفه پدری یا مادری یا هر دوی آنها، دیر خوابیدن و كمخوابیهای شبانه و عدم نظم و رعایت توالی وعدههای غذایی بخصوص حذف صبحانه در منزل و جایگزینی آن با پول توجیبی جهت تهیهصبحانه یا میانوعدههای غیرمغذی ولی پر انرژی و پرنمک.
۱– عوامل ژنتیكی چاقی كودكان
عوامل ژنتیكی به ژنهای انتقالی از پدر و مادر و شاخههای پدری و مادری یا هر دوی آنها و یا جهشهای اتفاقی در بعضی از ژنها به طور منفرد و ناگهانی و همچنین بروز بعضی از سندرمهای ژنتیكی ارتباط داد.
الف) زمینه ژنتیكی یا موروثی از طریق پدر و مادر یا شاخههای پدری و مادری
بالغ بر ۲۵۰ تا ۳۰۰ ژن انتقالی از پدر و مادر را عامل بروز چاقیها قلمداد نمودهاند و به طور تقریبی آمارهای جمعآوری شده نشان دهنده این موضوع میباشد كه اگر پدر و مادری اندام متناسب داشته و به اضافه وزن و چاقیها با درجات مختلف مبتلا نباشند احتمال بروز چاقی در كودكان آنها تحت تاثیر سایر شرایط محیطی و تغذیهای و روش زندگی حدودا ۹ درصد و اگر یكی از والدین چاق باشد این احتمال به رقم قابل توجه ۵۰-۴۱ درصد افزایش مییابد و چنانچه هر دو والدین چاق باشند احتمال چاقی در كودكان آنها به میزان ۸۰-۶۶ درصد بالغ میگردد چون عملكرد فعال شدن ژنهای به ارث رسیده در ارتباط تنگاتنگی با عوامل محیطی قرار دارند لذا افرادی كه زمینه ژنتیكی چاقی دارند در صورت قرار گرفتن در شرایط محیطی نامتعادل و نامتناسب خیلی سریعتر و بیش از سایر افراد فاقد زمینه ژنتیكی به چاقی و افزایش وزن و عوارض ناشی از آن دچار خواهند شد.
ب) جهشهای ناگهانی و منفرد
گرچه به ندرت اتفاق میافتند ولی از عوامل زمینهساز چاقی و اضافه وزن تلقی میشوند مثل اختلال در ژن مربوط به هورمون لپتین یا انسولین و... از عوامل چاقیهای زودرس تلقی میشوند.
ج) سندرمهای ژنتیكی
همراه با چاقی ولی توام با عوارض و نشانههای متعدد دیگری نیز میباشند كه تشخیص آنها را از سایر چاقیها امكانپذیر میسازد.
۲– فاكتورهای تاثیرگذار در دوران رویانی و جنینی
مادرانی كه با چاقی و اضافه وزن باردار میگردند و به مصرف غذاهای بیش از نیاز در دوران حاملگی ادامه میدهند نه تنها با فراهم كردن انتقال بیشتر مواد مغذی از طریق جفت به جنین كه در حال رویش و تشكیل و تكامل بافتها و اندامهای مختلف خود میباشند تغییرات را به طور ماندگار و دایمی در میزان اشتها، سوخت و ساز انرژی و فعالیتهای آینده دستگاهها و ارگانهای مختلف بدن بخصوص مغز و اعصاب مركزی و غدد مترشحه داخلی در جنین به وجود میآورند؛ بلكه خود مادران را نیز این افزایش دریافت انرژی و چاقی دچار مخاطره نموده و سلامتی حال و آیندهشان را نیز از دست میدهند.
برعكس تصور، تنها مادران چاق و پرخور عامل انتقال ارثیه بیماریزا برای جنین خود نبوده بلكه مادران لاغر و مبتلا به سوءتغذیه بخصوص كوتاه قدها نیز كه در دوران بارداری خود كماكان به بدخوری و كمخوری ادامه میدهند، موجبات عدم تامین نیاز جنین خود را فراهم آورده و سوء تغذیه را به او نیز انتقال میدهند؛ این عارضه موجب خواهد شد كه در جنین، واكنشهای تطابقی جهت حفظ بقاء و پایداری در ساختار و عملكرد سوخت و ساز آنها ایجاد شود. چنین كودكانی كه با وزن كم و قد كوتاهتر از میزان استانداردهای تعیین شده پا به دنیا میگذارند همواره در معرض ابتلا به چاقی و بیماریهای قلبی – عروقی و اختلالات قند و چربی و فشارخون بوده و درصد قابل توجهی از این نوزادان به سندرم مقاومت به انسولین دچار خواهند شد. گرچه كودكان متولد شده با وزن كم، خیلی سریعتر و زودتر از كودكان متولد شده با وزن و قد طبیعی رشد پیدا كرده و شتاب بیشتری را در جبران واماندگی وزن و قد خود بروز میدهند ولیكن علاوه بر اینكه استعداد ابتلای بیشتر به انواع بیماریهای مزمن را دارا هستند بلكه الگوی افزایش و توزیع چربی بدن آنها نیز برخلاف دوران جنینی (كه تجمع و تراكم كمتری از چربی در بدن آنها دیده میشود)، بعد از تولد و در تمام دوران زندگی بعدی با افزایش ذخیره چربی و تجمع آن در ناحیه شكم روبرو بوده و اندام آنها در اثر افزایش انباشتگی مداوم حجم چربی به صورت فرم سیب تجلی پیدا مینماید و خطرات ابتلا به بیماریهای غیرواگیر را در آنها به شدت افزایش میدهد؛ یک مطالعه بلندمدت آیندهنگر نشان داد كه كودكانی كه با وزن كمتر از ۲۵۰۰ گرم به دنیا آمده بودند احتمال ابتلای آنها به بیماری قند یا دیابت در سن ۵۰ سالگی ده برابر بیشتر از بچههای شاهد با وزن هنگام تولد بالاتر از ۲۵۰۰ گرم بود؛ ضمنا ابتلای كودكان باوزن هنگام تولد كمتر از ۲۵۰۰ گرم به بیماریهای قلبی و عروقی، چربی خون، فشارخون، مقاومت به انسولین و سایر بیماریهای مزمن دیگر بسیار محتملتر بوده و در صورت فراهم بودن شرایط محیطی درصد بروز انواع بیماریهای نام برده شده به طور معنیداری از بعد تفاوتهای آماری فراوانتر و بیشتر اتفاق میافتد. نتیجهگیری كلی از مباحث مورد اشاره چند نكته را به اثبات میرساند
۱– زمینه ارثی پدر و مادر و وابستگان شاخه پدری و مادری در سرنوشت نسلهای بعدی تاثیرگذار میباشد، در جهت گزینش همسر باید با عاقبتاندیشی در قبال سرنوشت فرزند یا فرزندانی كه به دنیا خواهند آمد دست به انتخاب زد.
۲– وضعیت تغذیه مادر در قبل از ازدواج، بعد ازدواج و قبل از بارداری ، دوران بارداری و بعد از بارداری و از ابعاد كمی و كیفی در تعیین سرنوشت فرزند به دنیا آمده كاملا تاثیرگذار میباشد و دختر خانمهای امروز و مادران فردا باید به این موضوع توجه كنند.
عوامل تاثیرگذار در زمینهسازی چاقی كودكان بعد از به دنیا آمدن و بیماریهای مزمن احتمالی در سنین بعدی
نقش شیر مادر در سلامتی مادر و نوزاد
شیر مادر یكی از نعمتهای بسیار ارزندهای میباشد كه در لحظه به لحظه حیات نوزادان اثرات حفاظتی و تغذیهای دارد و تركیباتی را دارا میباشد كه منطبق با نیاز نوزاد در هر لحظهای از زندگی آنها میباشد، نه تنها از نظر ارزش غذایی به حدی كامل و كافی میباشد بلكه وزن تولد بچه را كه حاصل ۹ ماه زندگی درون رحمی میباشد در طول پنج یا شش ماه به دو برابر میرساند، بلكه به موازات تامین نیازهای رشد سریع ماههای اولیه تولد، نوزادان را از ابتلا به عفونتهای ریوی و گوارشی به خوبی حفظ مینماید (اگر در طول ۴ تا ۶ ماه اولیه زندگی به غیر از شیر مادر ماده غذایی دیگری به بچه خورانیده نشود)، ولی متاسفانه تعدادی از مادران با عدم آگاهی و تصورات غلط نه تنها سلامتی فرزند دلبند خود را با محروم كردن او از شیر خود به خطر میاندازند بلكه سلامتی خودشان را نیز از اثرات حفاظتی شیردهی كه كاهش
سریع خون ریزی و جمع شدن رحم و عدم ابتلا به بیماریهای بدخیم و اختلالات استخوانی بخصوص شكستگی لگن در دوران بعد از یائسگی و سالمندی میباشد، محروم میسازند.امروزه با پیشرفتعلم و دانش و گسترش پژوهشها و تحقیقات بسیار گسترده، با كمال اطمینان اعلام گردیده بهرهمند نمودن نوزاد با شیر مادر یكی از فاكتورهای بسیار تاثیرگذار در پیشگیری از خیلی از بیماریهای مزمن بزرگسالی از قبیل بیماریهای قلبی و عروقی، دیابت، آسم، پوكی استخوان و بسیاری از بیماریهای بدخیم و سرطانهای مختلف میباشد؛ بر مبنای نتایج اعلام شده از دهها تحقیق و مطالعات آیندهنگر در كشورهای مختلف، تغذیه نوزادان با شیر مادر بعد از تولد و در ماههای اولیه زندگی نه تنها یكی از تاثیرگذارترین عوامل حفاظتی در قبال ابتلا به چاقی قلمداد شده بلكه یافتههای پژوهشهای مختلف نمایانگر این واقعیت میباشد كه سطح چربیهای خون در دوران نوجوانی در گروهی كه بعد از تولد با شیر مادر تغذیه شده بودند از تعادل بهتری در مقایسه با گروهی كه از شیر مادر خود بهرهمند نشده بودند قرار داشت و ابتلا به پوكی استخوان و بیماریهای بدخیم در سنین سالمندی آنها نیز كمتر بود. همچنین در بررسیهای دیگری در قبال احتمال ابتلا كودكان به آلرژی و آسم، شیر مادر را یكی از بهترین و كاملترین غذاهای بازدارنده از بروز اغلب حساسیتها و كاهشدهنده میزان ابتلا به آسم در صورت افزایش طول مدت شیردهی از شش ماهگی به بعد حتی تا دو سالگی به شناخته اند.