چرا چاقي و عدم تناسب اندام و نيز عدم رعايت رژيم غذايي مناسب در زنان ايراني شايعتر از بقيه ملل است؟
- نوشته شده در دوشنبه, 27 آبان 1392 10:45
- بازدیدها: 5589
الف- زمينههاي ژنتيكي متفاوت و منطبق با شرايط اقليمي
تاكنون بالغ بر 300 ژن عامل چاقي شناخته شدهاند و گاهي نيز جهشهاي تك ژني در انسولين و لپتين از عوامل دروني و زمينهساز چاقيها برشمرده ميشوند.
ب- شرايط محيطي و عوامل بيروني
از علل بروز بيان ژن از حالت ژنوسيت به صورت فنوتيپ تلقي ميگردند. عمدهترين و تاثيرگذارترين فاكتورها به صورت فهرستوار عبارت ميباشند از:
1- عدم توجه بانوان به وزن خود در قبل و بعد از بارداري
در حال حاضر مشخص گرديده كه خانمهاي چاق و پرخور و همچنين لاغر و كم اشتها و داراي سوء تغذيه موجب ايجاد تغييراتي در جنين خود از بعد برنامهريزيهاي حياتي و بنيادي ميگردند كه نتيجه اين عدم تعادل چه در بعد بيش دريافت مواد مغذي و يا عدم دسترسي كافي به آنها، به تولد نوزاداني كه در آينده با چاقي و بيماريهاي متعدد مواجه خواهند بود، ميانجامد.
2- چنين نوزاداني اگر از شير مادر خود در شش ماهه اول تولد به طور مطلق برخوردار نشوند و يا اصلا از شير مادر محروم گردند، در معرض چاقي قرار خواهند گرفت.
3- باورهاي غلط مرسوم در بين مادران كه كودك چاق، زيبا و سالمتر ميباشد و كوشش به هرچه بيشتر براي انباشتن معده كودك و ايجاد اشتهاي كاذب و ولع خوردن يا انحراف ذائقه كودك به طرف شوري، شيريني، چربي و... .
4- مهرورزي غلط از طريق ابراز عنايت و توجه در قالب دادن پاداش به صورت هله هولههاي رنگارنگ.
5- دخالت اطرافيان نزديك كودك (مادربزرگها، عمهها و خالهها) در نحوه تغذيه و ابراز محبت به صورت خريد شكلات، شيريني، چيپس، پفك، بستني و غيره و سرگرم نمودن بچهها با بازيهاي غيرفعال و اسباببازيهاي رنگارنگ فاقد اثر در پرورش ذهن و خلاقيت.
6- عادت دادن بچه به ريزهخواري و ناخنك زدن و آغاز افزايش وزن و سوق يافتن به چاقيها و افزايش سلولهاي ذخيرهكننده چربي كه تمام گرفتاري پايانناپذير سنين بعدي دختر خانمهاي امروز و مادران فردا را رقم خواهد زد.
پي آمدهاي چنين رخدادهاي غلط و احساسي در كوتاه مدت و بلندمدت:
افزايش احتمال بروز عوارض متعدد و مختلف در دوران كودكي از قبيل پرفشاري خون، اختلالات چربي و قندخون، وقفه تنفس در خواب، آسم، عدم تحمل تحرك و ورزش، التهابات كبدي، مشكلات مفصلي، صافي كف پا، ديابت، كمكاري غدد جنسي، بلوغ زودرس و دهها عارضه ديگر.
عوارض بلندمدت
متاسفانه چاقيها و عدم تحرك بدني در اين دوران سرنوشتساز، عامل و زمينهساز اضافه وزن و چاقي در بزرگسالي خواهد شد. پژوهشهاي به عمل آمده در گستره گيتي در زمينه شيوع چاقيها به وضوح نشان دادهاند كه هر چه ابتلا به اضافه وزن و چاقي در سنين يا پايينتري رخ داده باشد و اقدامي جهت كنترل و پيشگيري از ادامه روند چاقي قبل از به پايان آمدن سه سالگي به عمل آورده نشود، شدت چاقيها در دوران بزرگسالي، ميانسالي و حتي سالمندي افزونتر خواهد بود.
هشدار به آنهايي كه پدر يا مادر يا هر دوي آنها چاق ميباشند:
تا 6 درصد بانواني كه از پدر و مادر داراي اندام موزون به دنيا آمدهاند، 40 تا 60 درصد خانمهايي كه داراي پدر يا مادر چاق ميباشند و 61 تا 80 درصد بانواني كه پدر و مادر هر دو چاق هستند، تحت تاثير عوامل محيطي به اضافه وزن و چاقيهاي مختلف با درجات متوسط و شديد دچار خواهند شد (اگر اقدامي در جهت خنثي نمودن و يا حذف عوامل تاثيرگذار بر چاقي آنها را مدنظر قرار ندهند).
گستردهترين عوامل محيطي تاثيرگذار در عدم تناسب اندام بانوان:
1- عادات غذايي غيرمتعارف و گرايش به مصرف مواد غذايي داراي انرژي متراكم و تهي از عناصر ضروري حافظ سلامتي (13 ويتامين، 16 ماده معدني و 30 اسيدآمينه) مانند مصرف زياد انواع شيريني، شكلات، بستني، كيكهاي خامهاي و همچنين غذاهاي آسان دسترس و ساندويچهاي غيرمعمول و مملو از سسها و چاشنيهاي اشتهابرانگيز كه نسبت به ميزان انرژي در واحدهاي مصرفي آنها فاقد ريزمغذيهاي سرنوشتساز ميباشند.
2- عدم تحرك و فعاليت بدني و گرايش به تماشاي طولاني مدت برنامههاي تلويزيون و يا فيلمهاي سينمايي و خوردن و نوشيدن در حين تماشاي اين برنامهها.
3- تصميمگيريهاي عجولانه و بدون برنامهريزي تحت تاثير يك انگيزه آني براي كاستن از وزن و دستيابي به اندام موزون با اقدامات غيرعلمي و تبعيت از رژيمهاي فريبنده و اغواكننده و پرخطر توأم با فعاليتهاي بدني خارج از حد و اندازه و استفاده خودسرانه از داروهاي غيرمجاز و خطرساز.
4- عدم توان و چشمپوشي از لذتخواهي و لذتجويي براي طولانيمدت و شروع مجدد به ناخنكزدن و ريزهخواري و پرخوري و حذف برنامههاي ورزشي و تحركات بدني شديدي كه از آغاز كار بدون برنامه و با اشتياق كاذب و بيريشه آغاز گرديده بود.
5- افزايش تدريجي و سرعت گرفتن خارج از كنترل گرايش به پرخوريهاي سيريناپذير تحت تاثير ولع غيرقابل مهار و ناشي از اقدامات احساسي و برگشت سريع به وزن بيشتر از قبل از اقدام به شروع كاستن از وزن، پشيماني و افسردگي از وضعيت پيش آمده و اقدام مجدد و بدون آيندهنگري در جهت مهار اشتها و كاهش از ميزان خورد و خوراك توأم با به كارگيري داروهاي مجاز و غيرمجاز و روشهاي تجاري تبليغ شده زيانبار يا بدون اثر و آغاز سرخوردگي و افسردگي به علت عدم توانايي در تحقق اهداف غيرمعمول و دست نايافتني خود به طور مكرر و دائمي.
6- روآوردن بيشتر به پرخوري و ريزهخواري براي تسكين حالت اضطراب، استرس، افسردگي تنهايي و احساس خود كمبيني ناشي از عدم تناسب اندام و پيدا نمودن لباس مناسب و مورد تمسخر قرار گرفتن توسط نزديكان.
7- كاهش روزافزون تحركات بدني حتي پيادهروي ساده به علت دردهاي مفاصل ناشي از سنگيني وزن و ساخت تركيبات ملتهبكننده مفاصل و خارج نمودن رگهاي خونرسان به ارگانهاي حساس بدن از حالت كشساني يا ارتجاعي و منزوي گرديدن بيشتر فرد به بهانههاي غيرقابل توجيه.
8- كاهش هرچه بيشتر فعاليتها به علت تنگي نفس، نارسايي قلب، درد در پاشنه و يا كف پاها و زانوها تحت تاثير چاقيهاي روزافزون و عدم توان و عملكرد مناسب قلب و ريهها
9- در ملل ديگر در تغيير فصول يا اعياد و مناسبتهاي مختلف، بانوان به گشت و گذار، حركت، فعاليت و ورزشهايي مثل شنا، اسكي، پيادهروي، كوهنوردي و زدودن سموم و اجرام رسوب كرده در ارگانهاي مختلف بدن خود ميپردازند، ولي متاسفانه تعداد كثيري از بانوان ارزشمند و فداكار و خانوادهدوست ايراني در اين فرصتهاي به دست آمده نيز به اندوخته انرژي بيشتر پرداخته، خستهتر و بيحوصلهتر و سنگين وزنتر از قبل، از زمستان به بهار و از بهار به تابستان و از تابستان به پاييز پا گذاشته و در هر فرصتي به جاي انجام تفريحات بدني مناسب فصل مربوطه، به ذائقهنوازي و انباشتن معده بيچاره از خوراكيها، محصولات و توليدات فصلي ميپردازند و در پايان فصول انگشت حسرت را به دندان پشيماني ميگزند و همواره در حسرت گذشته و خوف از آينده به سر ميبرند.